سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جدیدترین نقدها

سیل ورود آثار حول محور « جنگ ستارگان » به سینما در چند سال اخیر به حدی زیاد بوده که می توان انتظار آن را داشت که در طی یک سال حتی بتوان 2 قسمت از عنوان های « جنگ ستارگان » را شاهد بود! زمان طولانی از اکران « آخرین جدای » و فروش فوق العاده آن در سینماها نمی گذرد که اینبار کمپانی دیزنی تصمیم گرفته داستان فرعی یکی دیگر از شخصیت های اصلی این سری از فیلمها را روانه سینما نماید؛ فیلمی که حواشی پیش تولید آن نیز فراوان بوده است.

« داستانی از جنگ های ستاره ای » در ابتدا قرار بود توسط فیل لرد و کریستوفر میلر کارگردانی شود اما بعدها به دلیل آنچه که « اختلاف بر سر خلاقیت! » عنوان شد، از پروژه کنار گذاشته شدند تا پس از کش و قوس های فراوان، ران هاوارد بر صندلی کارگردانی بنشیند. کارگردانی که سالهاست فیلم هایش حال و روز خوشی در سینما ندارند و به دست فراموشی سپرده می شوند.

داستان فیلم به پیش از اتفاقات « Star Wars Episode IV: A New Hope » باز می گردد و ما داستان مرد جوانی به نام هان ( آلدن ارنریچ ) را دنبال می کنیم که کاری جز دردسر درست کردن ندارد! او هنگام فرار از دست رئیس باند خلافکاران محلی موفق به فرار می شود اما نامزدش کیورا ( امیلیا کلارک ) دستگیر می شود و هان سولو نیز با خود عهد می بندد که بازگردد و او را نجات دهد. سالها بعد، هان سولو که عضو ارتش امپراطوری شده، با نفراتی همچون چوباکا همراه می شود تا ماجراجویی های گوناگونی را رقم بزند و...

« سولو... » با هدف ارائه جزئیات زندگی هان سولو روانه سینما شده و قرار است به گسترش دنیای این شخصیت کمک کند. شخصیتی که در سری داستانهای « جنگ ستارگان » همواره قهرمان بوده و علاقه مندان به این سری از فیلمها هرگز اطلاعات دقیقی از گذشته پنهان او نداشتند. تصمیم برای گسترش شخصیت هان سولو در نگاه اول جالب به نظر می رسد اما چندین مانع بزرگ برای رسیدن به این هدف در سر راه قرار داشته که سازندگان موفق نشده اند از آن عبور کنند.

ایراد بزرگ « سولو ... » نوع روایت اثر است که در طی سالیان اخیر بارها در ذهن مخاطب مرور شده و هیچ اطلاعات ارزشمندی به آن افزوده نمی شود. در واقع فیلم مجموعه ای از اتفاقات را درباره هان سولو روایت می کند که بسیار ساده و پیش پا افتاده است و کمک چندانی به درک زوایای گوناگون زندگی این شخصیت نمی کند.  به نظر می رسد که ران هاوارد بر مسند کارگردانی اثر نشسته تا خواسته های کمپانی دیزنی را به مو به مو به کار ببندند و هیچگونه تخطی از جریان اصلی انجام ندهد.

این موضوع باعث شده تا تماشای « هان سولو » که اتفاقاً بودجه عظیمی دارد و در بخش جلوه های ویژه اثر تماشایی محسوب می شود، کسل کننده و بی اهمیت باشد چراکه هیچ نکته مهمی را به داشته های قبلی طرفداران این مجموعه اضافه نمی کند. شاید اگر دو کارگردان قبلی با توجه به سابقه درخشان شان در ساخت آثار خلاقانه ای نظیر « ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی »  می توانستند اثر را کارگردانی نمایند، احتمال اینکه هان سولو از حالت تک بعدی خارج شده و تا این حد هم بی مزه نباشد، بیشتر می بود.

تنها بخشی که می تواند اصلی ترین دلیل برای تماشای فیلم باشد، جلوه های ویژه و سکانس های نبرد پر جزئیات فیلم است که البته نمونه های بهتر و دقیق تر آن را در « آخرین جدای » شاهد بوده ایم اما بهرحال، دیزنی در اینجا نیز دست و دلبازی به خرج داده و از افکت های کامپیوتری فراوان برای ترسیم درگیری ها بهره گرفته که منجر به سرگرم شدن تماشاگر می شود. در مجموع نمی توان ایراد چندانی به خلق و بکارگیری جلوه های ویژه گرفت، این بخش از « جنگ ستارگان » در سالهای گذشته همواره از نقاط قوت این مجموعه محسوب شده اند.

آلدن ارنریچ در نقش هان سولو، مجبور بوده تا تمام حالت های فیزیکی هریسون فورد را در این فیلم تقلید کند که نتیجه کار عجیب اما قابل قبول از آب درآمده. ارنریچ خیلی فرصتی برای ارائه خلاقیت نداشته و نمی توان از حیث بازیگری نقطه عطفی برای او با بازی در این فیلم متصور شد. کماکان  جالب ترین بازی او مربوط به فیلم « زنده باد سزار! » ساخته برادران کوئن است! با اینحال دیگر بازیگران نقش های مکمل نظیر وودی هارلسون و امیلیا کلارک در نقش های خود وضعیت بهتری دارند و بهترین بازی فیلم هم مربوط دونالد گلاور در نقش لاندو است.

« داستانی از جنگ های ستاره ای » خیلی نمی تواند به گسترش دنیای هان سولو بینجامد به این جهت که سازندگان او را با کمترین ریسک ممکن به مقابل دوربین آورده اند. این حجم از محافظه کاری به سبک « جنگ ستارگان » سبب شده « سولو.. » اثری خنثی و به شدت معمولی باشد که تنها جلوه های ویژه و اکشن پر زرق و برق آن را سرپا نگه می دارد. البته که این عنوان می تواند برای طرفداران « جنگ ستارگان » در هر صورت جذاب و تماشایی باشد اما آیا واقعاً نیازی به ساخت این اثر خنثی درباره « هان سولو » بوده؟ پاسخ برای سینما خیر اما برای تهیه کنندگان قطعاً بله است؛ چه بسا که بعدها بتواند داستان مجزای « چوباکا » را هم در میان این داستان های فرعی شاهد بود که تماشا یا عدم تماشای آن، خیلی تاثیری در گسترش اطلاعات « جنگ ستارگانی » مخاطب سینما نخواهد داشت.